- سر جنبان
- آنکه در راس گوهی قرار دارد سردسته، منتفذ
معنی سر جنبان - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حرکت دادن سر، تحسین کردن تمجید کردن
بزرگ تر صنف یا طایفه، سردسته، مرد متنفذ، معروف و مشهور، سرزنده
متملق، چاپلوسی
حرکت دادن سر، تحسین کردن تمجید کردن